درک نسبت تصمیم (Common Law)
نسبت تصمیم (لاتین به معنای «دلیل تصمیم») یک مفهوم اساسی در نظام حقوقی کامن لا است که برای تعیین نتیجه یک پرونده استفاده می شود. این اصل یا قاعده ای است که دادگاه از حقایق پرونده استخراج می کند و در پرونده های آینده با شرایط مشابه اعمال می کند.
مرحله 1: حقایق پرونده را شناسایی کنید
اولین قدم در درک نسبت تصمیم گیری، شناسایی حقایق پرونده است. حقایق رویدادها یا شرایطی هستند که منجر به اختلاف حقوقی شده است. درک حقایق پرونده برای تعیین نسبت تصمیم گیری ضروری است.
مرحله 2: مشکل را شناسایی کنید
هنگامی که حقایق پرونده را شناسایی کردید، گام بعدی شناسایی موضوع یا سؤالی است که دادگاه باید به آن پاسخ دهد. موضوع باید بر اساس حقایق پرونده باشد و قانون باشد.
مرحله 3: اصول حقوقی را تعیین کنید
پس از شناسایی موضوع، مرحله بعدی تعیین اصول حقوقی مربوط به پرونده است. این اصول قواعد حقوقی حاکم بر پرونده هستند.
مرحله 4: قضاوت را تجزیه و تحلیل کنید
مرحله بعدی تجزیه و تحلیل حکم دادگاه است. حکم، تصمیم دادگاه است و باید نسبت تصمیم گیری را در برگیرد.
مرحله 5: نسبت Decidendi را شناسایی کنید
هنگامی که قضاوت را تجزیه و تحلیل کردید، گام بعدی شناسایی نسبت تصمیم گیری است. ratio vendimdi اصل یا قاعده ای است که دادگاه از حقایق پرونده استخراج کرده و در پرونده های بعدی با شرایط مشابه اعمال می کند.
مرحله 6: نسبت تصمیم گیری را درک کنید
درک نسبت تصمیم گیری برای اعمال صحیح آن در موارد آینده ضروری است. نسبت تصمیم گیری باید بر اساس حقایق پرونده و اصول حقوقی حاکم بر پرونده باشد.
مرحله 7: Ratio Decidendi را اعمال کنید
هنگامی که نسبت تصمیم گیری را شناسایی و درک کردید، گام بعدی اعمال آن در موارد آینده با شرایط مشابه است. نسبت تصمیم گیری باید به طور مداوم اعمال شود تا اطمینان حاصل شود که قانون به درستی اعمال می شود.
مرحله 8: دیکته Obiter را در نظر بگیرید
حکم obiter عبارت است از نظرات یا مشاهداتی که توسط دادگاه انجام می شود که برای تصمیم گیری ضروری نیستند. در حالی که نسبت تصمیم گیری، اصلی است که دادگاه در مورد پرونده اعمال می کند، حکم obiter نظر دادگاه در مورد سایر موضوعات مرتبط با پرونده است.
مرحله 9: ارتباط را ارزیابی کنید
ارزیابی ارتباط دستور obiter dicta با مورد ضروری است. در حالی که نسبت تصمیم گیری اصلی است که دادگاه در مورد پرونده اعمال می کند، حکم obiter ممکن است به پرونده های آینده مربوط نباشد.
مرحله 10: ویژگی های متمایز را در نظر بگیرید
در نظر گرفتن ویژگی های متمایز پرونده ضروری است. وجه تمایز، شرایط منحصر به فرد پرونده است که آن را از سایر پرونده ها متمایز کرده است.
مرحله 11: محدودیت ها را درک کنید
درک محدودیت های نسبت تصمیم گیری ضروری است. نسبت تصمیم گیری ممکن است برای همه موارد با شرایط مشابه قابل اعمال نباشد.
مرحله 12: پیامدهای خط مشی را در نظر بگیرید
در نظر گرفتن پیامدهای سیاستی نسبت تصمیم گیری ضروری است. نسبت تصمیم گیری باید به طور مداوم اعمال شود تا اطمینان حاصل شود که قانون به درستی اعمال می شود.
مرحله 13: اعمال نسبت تصمیم به موارد آینده
گام نهایی اعمال نسبت تصمیم به موارد آینده با شرایط مشابه است. برای اطمینان از اینکه قانون به درستی اعمال می شود، ضروری است که نسبت تصمیم گیری به طور مداوم اعمال شود.
نکاتی برای درک نسبت تصمیم
در اینجا چند نکته برای کمک به درک نسبت تصمیم گیری وجود دارد:
- قضاوت را با دقت بخوانید تا نسبت تصمیم گیری را مشخص کنید.
- برای تعیین موضوع، حقایق پرونده را درک کنید.
- اصول حقوقی مربوط به پرونده را مشخص کنید.
- قضاوت را برای شناسایی نسبت تصمیم گیری تجزیه و تحلیل کنید.
- نسبت تصمیم گیری و محدودیت های آن را درک کنید.
- نسبت تصمیم گیری را به طور مداوم در موارد آینده با شرایط مشابه اعمال کنید.
- دکته obiter را در نظر بگیرید و ارتباط آن را ارزیابی کنید.
- ویژگی های متمایز مورد را در نظر بگیرید.
- پیامدهای سیاست نسبت تصمیم گیری را درک کنید.
- از نسبت تصمیم گیری برای حل و فصل اختلافات حقوقی استفاده کنید.
منابع :
- «قانون قراردادها» نوشته جان سی.پی. گلدبرگ و بنجامین ک. Keele
- «قانونTorts” نوشته ویلیام ال. پروسر و رابرت سی اچ هاتون
- «قانون مشترک» اثر الیور وندل هلمز جونیور
با پیروی از این 13 مرحله و 20 نکته، می توانید نسبت تصمیم گیری را درک کرده و در موارد آینده با شرایط مشابه، آن را به درستی اعمال کنید. به یاد داشته باشید که حقایق پرونده، اصول حقوقی حاکم بر پرونده و پیامدهای سیاستی ratio vendimndi را در نظر بگیرید.